این شخصیت بزرگ از جمله شخصیتهایی است که آثار ارزشمند و ماندگاری را در معرفی عالمان شیعه و آثارشان به رشته تحریر درآورده و برای شناسایی و شناساندن آثار این بزرگان تلاشهای بسیار کرده است. از اینرو بود که مراسم بزرگداشت و تکریمی به مناسبت چهلمین سالگرد درگذشت این علامه بزرگ و یکصدمین سال آغاز تالیف اثر نفیس وی «الذریعه الی تصانیف الشیعه» با هدف تقدیر از زحمات و کوششهای این محدث و فقیه عالی مقام در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.
در این مراسم که با حضور جمعی از فقها و علمای حوزه علمیه قم، استادان دانشگاه و خانواده مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانی برگزار شد، استادانی چون مهدی محقق رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، حجتالاسلام سیدمحمدرضا حسینی جلالی پژوهشگر برجسته علمالحدیث، علیاکبر ثبوت عضو دایرهالمعارف اسلامی، شیخ رضا مختاری مدیر مؤسسه کتابشناسی شیعه قم و... پیرامون شخصیت، آثار و زندگی این عالم بزرگ صحبتهایی را برای حاضرین ارائه کردند و شاعر اهلبیت عبدالستار الحسینی اهل نجف اشعاری به زبان عربی درباره مقام علمی و معنوی شیخ آقا بزرگ تهرانی قرائت کرد. گزارش بخشهایی از این مراسم را بخوانید.
مهدی محقق رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی پس از ارائه گزارشی از سلسله نشستهای این مرکز که بهمنظور تکریم و تمجید از علمای بزرگ و صاحبنام جهان اسلام برگزار میشود گفت: در طول تاریخ همیشه سعی شده پایگاه شیعه امامیه کمرنگ نشان داده شود، از اینرو از صد سال پیش دانشمندان و متفکران درصدد برآمدند بزرگان مملکت که خدمتها به نشر و ترویج علوم اسلامی کردهاند را شناسایی و معرفی کنند. کتاب «الذریعه الی تصانیف الشیعه» در بردارنده کوششی است که دانشمندان جهان شیعه در اشاعه فرهنگ، علوم و معارف اسلامی متحمل شدهاند. این کتاب، اثری است که مورد استفاده تمام کسانی قرار خواهد گرفت که میخواهند درباره تشیع با ابعاد مختلف آن یعنی ابعاد قرآنی، تفسیری، عرفانی، فلسفی، کلامی، احادیث و روایات ائمه معصومین مطالعه و تحقیقها کنند. برای تهیه و تدوین این کتاب کوشش بسیار صورت گرفته تا مطلبی فوت نشود، بهطوری که 47سال پیش اثری که بنده با نام «وجود قرآن» تالیف و منتشر کرده بودم در این کتاب آمده است.
از جمله مواردی که در باره شیخ آقا بزرگ تهرانی قابل ذکر است، مسئله فهرستنگاری کتب است. در واقع جای چنین اثری در میان آثار دانشمندان شیعه خالی بود که به لطف خدا این اثر به وجود آمد و همگان از آن بهره بردهاند و خواهند برد.
پس از این آشنایی و نقادی حدیث و روایات، علم روایتالحدیث و درایتالحدیث شیخ آقا بزرگ تهرانی و نبوغی که در این زمینه داشتند بسیار مورد توجه علما بوده است. کسانی که از محضر شیخ آقا بزرگ تهرانی فیض بردند و با آثار ایشان آشنایی دارند بهتر میتوانند عظمت او را بیان کنند و به تصویر بکشند. شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب « الذریعه الی تصانیف الشیعه» حدود 800 اجازه روایی را ثبت و ارائه کرده است. او در مورد اهمیت احادیث ائمه و حضرت محمد(ص) و صحت و درستی احادیث تحقیق و پژوهش بسیار کرده است. بهعنوان مثال در نظر بگیرید اگر از ده نفر که حدیثی را نقل کردهاند یک نفر، فرد ضعیفی باشد، آن حدیث ضعیف خوانده میشود. در این حالت نتیجه را تابع اخص میدانیم، اگر یکی کلی بود و یکی جزئی، نتیجه را جزئی میدانیم. به هر حال در علم حدیث دانشمندان بسیار، کتابها نوشتهاند و کتابها نوشته میشود و در این راه سختیها تحمل میکنند، طریقها طی میشود تا شیخی پیدا شود و از او حدیثی استماع شود.
وی در ادامه صحبتهایش گفت: آثار بسیاری درباره اجازه حدیث و ابعاد مختلف حدیثشناسی نوشته شده تا کسی را یارای این نباشد که غیرحدیث را وارد حدیث کند چرا که جعالان و بطالان زیادی وجود داشتند. برای نمونه نامهای از حضرت علی(ع) موجود است که یهودیها 400 سال از آن استفاده میکردند تا اینکه به مرور زمان مشخص شد این نامه جعلی است. در این نامه تسهیلات زیادی برای یهودیها در نظر گرفته شده که آن همه امتیاز و تسهیلات برای مسلمانان در آن زمان در نظر گرفته نشدهبود.
بعدها مشخص شد که این نامه به خط حضرت علی(ع) به شهادت ابوسفیان رسیده که وی در آن زمان هنوز مسلمان نشده بود و مشکلات دیگری نیز بر آن نامه وارد بوده است. بنابراین وضع بهصورتی بوده که حتی خط حضرت علی(ع) و حضرت محمد(ص) را جعل میکردند، از اینرو کسانی که کوشیدند سنت این بزرگان را به شیوهای درست نگاه دارند و آنها را به درستی و صحت تمام به آیندگان منتقل کنند ارج و احترام بسیار زیادی دارند و قابل ستایش هستند.
حجتالاسلام سیدمحمدرضا حسینی جلالی نیز در سخنرانی خود ضمن اشاره به شخصیت متعالی و بزرگ شیخ آقا بزرگ تهرانی ابراز داشت: درباره مرحوم تهرانی کلمات ثناگویی، تمجید و احترام بجاست، ولکن بهنظر بنده ایشان مستحق این معنا و فراتر از این هستند که وقت را به این مسئله بگذرانیم. چون هر عالم و صاحبسخنی با مراجعه به آثار و تالیفات بیشمار ایشان خودبهخود ثناگو و دعاگو خواهد بود. اما مسئلهای که ضرورت دارد درباره آن صحبت کنم، این است که شخصیتهای بزرگ و محترمی که در جامعه هستند نوعاً تجربیات، معلومات و معارفی در وجودشان دارند که در ارتباط با آنها هر کسی میتواند، بهره کافی را ببرد. در قدیم در زمان طلبگی این معنا را بسیار دیدیم و بسیار به آن برخوردیم.
وقتی در محضر استادی بودیم بدون اینکه چیزی بخواهیم یا سؤالی مطرح کنیم، استاد مطالب و یا تجربیاتی را در اختیار ما قرار میدادند و به ما مطلب میآموختند. استاد مرحوم تهرانی نیز همینگونه بودند. بنده در سن 15 سالگی خدمت ایشان رسیدم، ایشان اجازه روایت برای من نوشتند و گفتند، حتما کتابهایی مطالعه میکنید و میدانید که کتابهای چاپ سنگی قدیم فهرست ندارند، وقتی کتاب میخوانید صفحه به صفحه یادداشت بردارید و شماره آن را هم در نظر داشته باشید تا پس از خوانش کتاب و بهرهمندی از آن فهرستی برای آن اثر تهیه کرده باشید.
ایشان در همان ایام جوانی در جلسهای ساده کار بسیار مهمی را به ما آموختند. متأسفانه امروز این روش کار در حوزهها و مراکز دیگر ضعیف شده است،دانشجوها و طلبهها پیگیر این امورند و نه اساتید و علما. امیدوارم اساتید به فکر این معنا باشند. اگر به احادیث مراجعه کنیم میبینیم این کار، کاری است اسلامی. از حضرت علی(ع) آمده که وقتی به محضر حضرت محمد(ص) میرسیدند اگر خودشان سؤالی نداشتند آن حضرت نکتهای را مطرح میکردند و حضرت علی(ع) مسئلهها میآموختند. میبینیم که این مسئله یک اصل بوده که اگر شاگرد سؤالی نداشت، استاد میبایست خودش شروع میکرده و معناها را در اختیار او قرار میداده است.
از دیدگاه این پژوهشگر مسئله دیگری که در رابطه با مرحوم تهرانی حائز اهمیت است، اجازه وی برای نقل احادیث و تاکید ایشان بر اهمیت این امر بوده است. وی در این زمینه ادامه داد: شیخ آقا بزرگ تهرانی درباره صدور اجازه اهتمام بسیار داشتند، کوششها و تلاشهای بسیار کردند، در کتابچهای که در این زمینه دارند، سندهای روایی را آوردهاند و از استادان خود و استادان استادانشان؛ شیخ مفید و شیخ صدوق و... بهرهها بردند و صحبتها آوردهاند.
این کتابچه درسال 1354 در هزار نسخه منتشر شد. ایشان هر نسخهای را که به یکی از علما میدادند در صفحه آخرش برای او اجازه نقل نیز مینوشتند. این اجازه مثل گواهینامه علمی است؛ یعنی یک استاد که خود از مشایخ اجازه گرفته است به شاگردانش اجازه نقل حدیث میدهد. حال این سؤال مطرح است که اگر استادی به شاگردش اجازه نقل ندهد او میتواند نقل حدیث کند؟ بله میتواند اما اجازه استادی که واقف بر روایات یا کتاب روایات یا هر کتاب دیگری است موجب اطمینان او در نقل حدیث خواهد شد و این اطمینان حاصل میشود که منبع و حدیث، موثق و صحیح بودهاند. چون اگر بنا باشد به روایات و کتابهای غلط مراجعه کنیم، کار پیچیده میشود.
پس اجازه میگیریم که دچار این مشکلات نشویم و از صحت مطلب مطمئن شویم و آن را به درستی به آیندگان منتقل کنیم. به عنوان مثال این سؤال مطرح است که اگر کسی بخواهد قرآن بخواند، اگر غلط بخواند آیا جایز است بخواند یا خیر؟ فتوا میدهند که اگر به نیت قرائت بخواند، اشکالی ندارد. اما اگر بگوید این قرائت من، قرآن است، جایز نیست. معتقدم در کارهای دیگر هم وضع بر همین منوال است. هیچ کس راضی نیست که غلطی را به او نسبت دهند. پس استاد مدبر که به علم عنایت دارد کتاب صحیح را میگیرد و به طلاب جدید میدهد و اجازه نقل حدیث را برای آنها صادر میکند.
دیگر سخنران این نشست علی اکبر ثبوت عضو دایرهالمعارف اسلامی نیز پیرامون شخصیت شیخ آقا بزرگ تهرانی و خدمات ارزشمند او به جامعه تشیع گفت: سالها پیش در بزرگداشتی که برای شیخ آقا بزرگ تهرانی برگزار شده بود، گفتم کارنامه این عالم بزرگوار عشقنامه است. عشق به فضیلت، عشق به کمال، عشق به معرفت، عشق به معرفی خدمتگزاران فرهنگ و ادب و دین، اما امروز میگویم که کارنامه این عالم بزرگ رنجنامه نیز هست.
می خواهم از رنجی که بر این شیخ بزرگ رفته و رنجی که فرهنگ ما به آن دچار است صحبت کنم. بدون مقدمه میگویم که شیخ آقا بزرگ تهرانی علاوه بر هزارها صفحه تالیف و تصنیف چاپ نشده، هماکنون بیش از 20هزار صفحه تالیف چاپ شده، دارند که در دسترس همه قرار دارد. در کتاب «الذریعه الی تصانیف الشیعه» این عالم بزرگ بیش از 60 هزار اثر علمی، فرهنگی، دینی و بیش از هزاران مولف و مترجم فرهنگی شیعه و جهان اسلام را معرفی کرده است. همان طور که فرمودند ایشان به بیش از 2 هزار نفر از علمای متاخرمان اجازه نقل حدیث ارائه کردهاند و این علما با اجازه و وساطت ایشان و از طریق ایشان به حاملان علم و حدیث متصل شدند.
نکتهای که باید به آن توجه کنیم، این است که فردی که شخصیتی به این بزرگی بوده چگونه زندگیای داشته است. کسانی که زندگی شیخ را دیدهاند میدانند که زندگی او در سطح کمترین و دونپایهترین طلبهها بوده است، چیزی که بنده خود شاهد آن بودهام. انتشار کتاب بزرگ « الذریعه الی تصانیف الشیعه» با مشقت بسیار زیادی اتفاق افتاده است.
با انتشار هر جلد از این کتاب ایشان به خاطر مخارج کتاب، کاغذ، چاپ و... مبالغ زیادی مقروض میشدند. به هرحال این کتاب با سختیها و مشقت بسیار منتشر شد و وقتی از مرحله هزینهبر بودن گذشت و به مرحله سودآوری رسید، تازه ناشران خدمتگزار به علم و فرهنگ در بیروت و قم به این نتیجه رسیدند که حداکثر خدمت را به این عالم بزرگ بکنند و با چاپ هزاران نسخه از این کتاب با اغلاط فراوان و دستبردنهای فراوان کاری فرهنگی انجام دهند. کار به حدی رسید که حتی از بنیاد پهلوی به او پیشنهاد شد که کتاب را به ما واگذار کنید تا هزینههای چاپ و ... را بپردازیم و طبیعی بود که شیخ آقا بزرگ تهرانی آنقدر با قناعت خو گرفته بود که از هرچه رنگ تعلق داشت، آزاد و رها بود. او هرگز زیر بار هیچ قدرتی نرفت.
به گفته این عضو دایرهالعمارف اسلامی، تقدیرها از وی شد اما ایرادهای عجیبی هم از آن پس از این عالم بزرگ گرفتند که چرا شخصیت بزرگی مثل او که دوره عالی اصول را در حضور اساتیدی چون محمد کاظم یزدی، شیرازی، خراسانی و... گذرانده، باید کار فهرستنویسی و شناسنامهنویسی کتاب انجام دهد؟ و یا چرا او در فلان کتاب از ابنسینا و فارابی بهعنوان افرادی شیعه یاد کرده است و یا چرا شرح احوال فلان شخصیت فوکل کراواتی را در کتابش آورده است؟ از این قسم رنجها در کارنامه شیخ آقا بزرگ تهرانی بسیار است.